×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

هر چی دوس داشته باشم

فعلا عشق و عاشقی

× چیز بخصوصی ندارن بگم
×

آدرس وبلاگ من

fafaa.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/farshad.faramarzi

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

زرنگ بازي درنيار:

یه روز صبح روزنامه نگاری داشت می رفت سرکار ولی به خاطر تصادفی كه شده بود توی ترافیك گیر افتاده بود. اون وقتی دید ترافیکه و سر ساعت به محل کارش نمیرسه تصمیم گرفت همینجا كارش رو انجام بده و از تصادف یه خبر داغ تهیه كنه. جمعیت زیادی دور محوطه تصادف جمع شده بودن و این نشون میداد یه اتفاق خیلی بدی افتاده! بنابراین خبرنگار برای رسوندن خودش به محل تصادف فكری كرد و بعد فریاد زد: بذارید رد شم... خواهش میکنم بزارید رد شم... من پسرشم! من پسرشم! ولی وقتی به صحنه ی تصادف رسید فکر میکنید،چی دید ؟! . . . . . . . یه الاغ زخمی ..

 

سه شنبه 25 بهمن 1390 - 11:30:06 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم